یادداشت میهمان;
یک پژوهشگر و محقق حوزه علوم اقتصادی در یادداشتی اختصاصی نوشت: هر روز بر حجم واردات و بلطبع قدرت و ثروت طبقه مرفه جامعه افزوده می شود و گویا برای برخی از مسئولین باکی نیست که رهبر دلسوز انقلاب خود را شرمنده جوانان بیکار می داند!
کد خبر: ۳۴۴۵۶۴
تاریخ انتشار: ۲۷ آذر ۱۳۹۵ - ۰۱:۰۱ 17 December 2016
حمیده داوری پژوهشگر جوان حوزه اقتصاد در یادداشتی اختصاصی برای تابناک زنجان نوشت:

« بدون شک یکی از مهترین موضوعاتی که امروزه همه اقشار جامعه به نوعی به آن می اندیشند و هر یک از دریچه نگاه خود برای آن به دنبال راه حلی هستند مسااله اقتصاد و مباحث مرتبط با آن از جمله عدم هماهنگی میزان حقوق و درآمد آحاد ملت بخصوص قشر متوسط و آسیب پذیر است.

امروز اگر نگاهی به آمارهای منتشر شده از سوی مراکز سنجشگر اقتصادی داشته باشیم در می یابیم که جهت جبران هزینه های جاری یک زندگی  با معیارهای طبقه پایین جامعه و داشتن یک رفاه نسبی، هر خانواده باید بصورت تقریبی حداقل 3.5 میلیون تومان درآمد ماهیانه داشته باشد اما  امروزه این مساله بر کسی پوشیده نیست که حداقل حقوق کارگران و کارمندان عادی که نسبتی با مدیران ارشد بانکی و اقتصادی ندارند فرسنگها با این حداقل حقوق که می توان آن را به نوعی خط فقر نامید فاصله دارد.

متاسفانه امروزه بدلیل انتشار  گسترده و پیاپی تخلفات مالی و فساد های اقتصادی بعضا سازمان یافته و همانگونه که دشمن سالها تلاش می کرد، در منظر افکار عمومی برخی از مسوولان کشور که به نوعی نماینده منتخب ملت در جهت پیگیری مطالبات  آحاد مردم در قوه مجریه و مقننه هستند بیش از اینکه با صفت های تلاشگر در حوزه تامین منافع اقشار ضعیف شناخته شده باشند، بیشتر با اتهامات و صفت های مانند سودجو و فاسد اقتصادی شناخته می شوند که در نتیجه عدم تعهد و سود جویی های شخصی آنها در کنار مشکلات جدی اقتصادی امروزه معضلات شدیدی از جمله طلاق و فساد اجتماعی در کشور ریشه دوانیده است و پیامدهای تلخ آن از نسلی به نسل بعد منتقل می شود.

بطور مثال سالهاست که پدیده تلخ کودکان کار که از سلامت جسمی و روحی نامناسبی رنج می برند به عنوان یکی از نتایج حاصل از اقتصاد لیبرالیستی و آلوده به فساد در جامعه ما دیده می شود و هر روز بر حجم آن نیز افزوده می گردد و قطعا آسیب های ناشی از این نسل کودکان کار آینده جامعه ما را نیز تهدید خواهد نمود. 

از سوی دیگر نیز شاهد افزایش معضلاتی مانند افزایش آمار سرقت و سوء استفاده از زنان و دختران بی پناه هستیم که هر یک تبعات خاص و خطرناک خود را برای جامعه اسلامی ما دارند و جالب اینکه با افزایش بحران های اقتصادی بر حجم پرونده های قضایی کشور ما نیز افزوده شده است که تحلیل دلایل آن در حوصله این یادداشت نیست.
با همه این تلخی ها که گوشه ای از آن بیان شد چند سالی است که شاهدیم طبقه مرفه جامعه که از امتیازات اقتصادی فراوانی نسبت به سایر اقشار بهره می برند عموما در حوزه اقتصاد نقش کارفرما را داشته و با لابی های سنگین سیاسی هر روز بر منافع خود می افزایند و اقشار محروم و طبقات پایین تر اجتماعی را از جمله کارمندان و کارگران بیش از پیش از حقوق خود محروم می سازند.

اما شاید تلخ ترین بخش ماجرا آنجایی باشد که رهبر معظم انقلاب (حفظه الله) با توجه به درک و شناخت عمیقشان از واقعیت های جامعه ایران بارها در سخنرانی های عمومی و خصوصی خود دولت را به احیای اقتصاد مقاومتی و حمایت از تولید داخل که منجر به بهبود معیشت کارگران و کارمندان داخلی می شود تشویق کرده اند و می کنند و حتی بالاتر از تشویق، امر می کنند اما متاسفانه نه تنها توان تولید ملی احیا نمی شود! بلکه هر روز بر حجم واردات و بلطبع قدرت و ثروت طبقه مرفه جامعه افزوده می شود و گویا برای برخی از مسئولین باکی نیست که رهبر دلسوز انقلاب خود را شرمنده جوانان بیکار می داند!

در پایان باید تاکید کرد که از مسئولین دلسوز و انقلابی و متعهد به اسلام و میهن انتظار می رود که با جلوگیری از تشدید شکاف اقتصادی و اجتماعی در جامعه مانع از گسترش معضلات و آسیب های لاعلاج اجتماعی آن در سطح کشور شوند و قطعا بهترین درمان برای این شرایط تحقق اقتصاد مقاومتی و در پی آن تقویت توان تولید داخلی است که البته در این عرصه نباید از نقش بی بدلی مبارزه قاطع و راسخ با فساد نیز غافل شد که اگر مبارزه با فساد را جدی نگیریم و از مرحله سخن وارد مرحله عمل در مبارزه با مفسدین نشویم قطعا دومینوی مشکلات، زندگی یکایک ایرانیان از کوچک به بزرگ را با بحران و آسیب مواجه خواهد کرد. »

-یادداشتی از : حمیده داوری - پژوهشگر حوزه علوم اقتصادی

اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :
آخرین اخبار