خبری در رسانه ها درج شده بود که شهردار شاندیز، اقدام به ضرب و شتم پیرمردی از ارباب رجوعهای شهرداری کرده است و خلاصه چیزی که در خبر مشخص بود این بود که این پرونده هم به جایی نخواهد رسید و اتفاقی نخواهد افتاد مگر این که رسانهها موضوع را دنبال کنند و پرونده را به نتیجهای برسانند. ولی یک مشکل جدی در ساختارهای اداری و قضایی و دادرسی ما پروندههای مشابه است،
اینکه در بسیاری موارد این اتفاق میافتد. البته منظور این نیست که هر روز
شهردارها مشغول لگدزدن به شکم مراجعانشان هستند؛ بلکه حرف این است که
پیگیری یک شکایت و احقاق حق، بسیار دشوار است بهنحوی که معمولا صاحب حق از
حق خودش منصرف میشود. تهدیدها و تطمیعها، بروکراسی پیچیده و دلایلی از
این دست موجبات این بازی هستند. در موردی فردی جلوی در بانک حقوق یک ماه
یکی از بستگان ما را زده بود و رفته بود و همین ملاحظات و دشواریها باعث
شد که پیگیری انجام نشود، مشکل پیچیدگی و دشواری بروکراسی برای احقاق حق از
آن مسائلی است که کسی به آن فکر نکرده است و در روزمرگیهای ادارت کمتر
شاهد خلاقیتهایی هستیم که مردم را امیدوار کند و راههای تازهای پیش پای
مردم بگذارد.
سالها پیش مجموعه پویانمایی «میتیکمون» از تلویزیون پخش
میشد و همیشه نماینده مخصوص حاکم بزرگ، در نهایت روند پیچیده دادرسی را
کوتاه میکرد و حق را به حقدار میرساند و اوقات کودکانه ما را خوش
میکرد؛ اما وقتی بزرگتر شدیم فهمیدیم که هیچ میتیکمونی در ادارات شلوغ
پیدا نمیشود تا علیه ستمهای پنهان و آشکار کاری بکند البته قدم اول اصلاح
ساختارها و گزینش درست نیروهاست؛ اما همیشه مهمترین وظیفه حاکمیت نظارت
دقیق و سریع و قاطعانه است،
و اگر هر کدام از این وصفها در نظارت حاکمیتی موجود نباشد بحرانهای اجتماعی و اقتصادی پیچیدهای به مرور زمان شکل میگیرد و ظلمهای کوچک سرطانوار رشد میکنند و همهچیز را به هم میریزند. بعد از اصلاح ساختارها نوبت به اصلاح محیط میرسد، دنیای شیشهای دیجیتال، امکاناتی فراهم کرده است که میتواند در حل این بحرانها کمک کند. مدتهاست که به این فکر میکنم که چرا خبرگزاریها و روزنامهها گروهی برای پیگیری جدی چنین موضوعاتی ندارند،
حداقل این است که خبرگزاریها و سایتهای محلی میتوانند خیلی ریز شکایات و درگیریهای جزئی را پیگیری کنند؛ البته برای این کار باید روالهایی تعریف شود تا از طرح دعواهای بیخود جلوگیری شود؛ اما به بهانه دشواری نمیتوان از زیر بار این کار گریخت،
اخیرا برخی موسسات خیریه مثل مقیت با راهاندازی سایتها و
اطلاعرسانی مفصل در فضای دیجیتال مشغول جذب حمایتها برای موارد جزئی
هستند. نباید حتی یک نفر را دستکم گرفت. وقتی میبینم یک سایت پر بیننده
دارد برای مشکل درمان یا جهیزیه یک آدم کار خبری میکند خدا را هزار بار
شکر میکنم؛ اما از این موارد بسیار است و باید چشمهای بینا هم بسیار
باشد. سامانههای شکایت تلفنی باید واقعا فعال باشند و هر شکایتی را که در
روالی درست ثبت میشود جدی بگیرند. چند روز پیش با سعید تاجمحمدی شاعر خوب
کاشمری حرف میزدم و از دردهای عجیب مردم جغتای میگفت و از دخترکی میگفت
که دارد چشمش را از دست میدهد و میگفت که رسانه کوچک محلی میتواند خیلی
به این مردم کمک کند. سایتها و رسانههای کوچک در شهرستانها میتوانند
خیلی از روالها را تصحیح کنند، همه ما که میتوانیم باید کاری کنیم حتی
گاهی یک وبلاگ خوب هم میتواند کمک بزرگی باشد.
علیمحمد مؤدب - شهرآرا