پس از گذر از کوچههای پر پیچ وخم، به عمارت دهدشتی میرسیم، عمارتی که سکون وسکوتش نشان از رنج دوران و تجربههای تلخ وشیرین دارد واینک نمایشگاهی از هنرهای دیرینه و خلاقانه سرزمینم را در بطن خود جای داده است؛ نمایشگاهی از آمیزش شیشه ورنگ واحساس. شیشههایی که این بار شکستگیهایش دلی را نمیخراشد وآرامشی را بهم نمیزند، بلکه با چینش منحصر به فردش، نظمی را پدید آورده که دل و جانم را به مقام حیرت میرساند. نام نمایشگاه اینگونه بر لوح سفیدی حک شده است: « تماشاخانه هنرهای سنتی در بوشهر»
وارد عمارت میشوم، حسرتی غیرقابل وصف بر وجودم چنگ میزند. دیوارهای قدیمی و صمیمیت جاری در میان افراد حاضر در عمارت، وجودم را سرشار از خوب بودنها میکند و با دیدن لبخندهای دلنشین و استقبال گرم آنها غربت وجودم کمکم به سوی آشنایی و محبت کشیده میشود، آری در چنین فضایی خاص بیتاب دیدن رستاخیز احساس وشیشهام، در پی گمشده خویش به سوی زیرزمین عمارت هدایت میشوم، پلههارا با شتاب پشت سر میگذارم تا با رسیدن به نازکخیالیها و نقوش بکر، اندکی از خستگی روحم بکاهم.
وارد نمایشگاه میشوم با دیدن زیرزمینی از جنس سنگهای اسفنجی و گچ، زیباییای میبینم که از استواری معماری دیارم نشات میگیرد. اینک تابلوهایی سادگی دیوارهایش را زینت بخشیده تا نوازشگر چشانم شوند.
این نمایشگاه نتیجه ذوق، خلاقیت و نوآوری دو هنرمند جوان بوشهری است که یکی نقش زده و دیگری با رنگهای زرد، نارنجی، سبز، آبی و قرمز به آنها جان بخشیده است.
مریم سیاکی، دختری از جنس مهربانی و مهتاب، دانشآموخته کارشناسی ارشد در رشته مکانیک است؛ با توجه به اینکه رشته تحصیلیاش ارتباطی با هنر وی ندارد، اما به خوبی توانسته است ایدهها و ذهنیات خود را به مرحله ظهور برساند، وی با نقش زدن حوض ماهیای که مهتاب و ماهی رو در آغوشش گرفته، دستنیافتنیها را معنا بخشیده و همچنین با ترسیم حوضهای ماهی، پروانه،انار، گلهای رز و لاله، هدهد، عشق و خانواده از جنس ویترای وجود بیینده را دستخوش هیجان میسازد. بانوی هنرمندی که با رویی گشاده برایم میگوید: «پارسال دوره مقدماتی ویترای را زیر نظر استادم خانم کوهستان در آموزشگاه «وایه لیان» گذراندم و در زمان هنرآموختگیام ، استادم پی به خلاقیت وتوانایی من در ترکیب رنگها برد، بهطوری که هنگام بازدید از نمایشگاه با شگفتی خطاب به من گفت: «مریم، من تنها خطوط ونقشها را به شما آمورزش دادم، اما ترکیب رنگهایت عالی شده و این بیانگر جسارت تو در ترکیب رنگهاست.» درمجموع طرحهایم بیشتر انتزاعی و ساخته ذهنیات خودم است واگر دقت کنید در این نمایشگاه بیشتر حوض ماهی کار کردم که مربعشکل هستند به استثنای یک تابلو که حوض ماهی آن دایرهایشکل است واین خطوط منظم و مربعشکل بودن حوضها بیانگر این است که ذهن من منظم است.»
ازخانم سیاکی تشکر میکنم وکمی در نمایشگاه قدم میزنم با مشاهده تابلویی که روی آن گلهای فیروزهای زیبایی بر فراز هیچ جاخوش کردهاست، غرق در این اندیشه میشوم که با زیبااندیشی میشود هیچها را جان بخشید...
تابلوها مرا مسحور خویش ساختهاند،روحم را از انزوای تنهاییام خارج ساخته و به سوی ارسیها و پنجرههای قوسدار الوانی که با رنگهای زرد، نارنجی،آبی و قرمزش به خیالم تلنگری میزند و پریشانیهای دلم را راهی نقوش کهن وپویای مدرسه چهارباغ و مسجد شیخ لطفالله اصفهان میکند و هم از آنجا با تماشای حوض ماهی فیروزهای در آغوش خورشیدی که پراکندگیاش مرا به گستردگی هنر وا میدارد، سوق میدهد.
گلبوتههای محراب مسجد شیخ لطفالله مرا آسمانی میکند واز تنگنای جسم میرهاند، دمی حال وهوای عرشیان را بر جان خستهام مینشاند.
تختهنوشتههایی که در نهایت ظرافت از سرانگشتان هنرمندی هستی یافتهاندو همچنین طرح ترنجی که یکی از طرحهای اصیل فرش ایرانی است، مرا غرق در رویای آغوش بهشتگونه معشوق ازلی میسازد...
در ادامه نگریستنهایم گردنبندها ،دستبندها وگوشوارههایی را از جنس فیروزه وعقیق ساده وتراشخورده میبینم که حس زیبادوستی را در وجودم به جولان و مرا به تحسین وا میدارد،دختری با لبخندی پراز مهر پذیرای حس کنجکاوی من میشود. سمانه سیاکی که در گوشهای از نمایشگاه، زیوروآلات دستساز خود را با چیدمانی عالی در نهایت سادگی به معرض نمایش گذاشته است، برایمان توضیح داد که این کار را بهصورت تجربی انجام داده و تاکنون در هیچ کلاسی در این زمینه شرکت نکرده و همه این زیوروآلات، ترکیبی از ذوق و ایدههای خود وی و طرحهایی از استادان این هنر است. وی دانشجوی ارشد در رشته شیمی فیزیک است. بانویی که با فیروزه، عقیق و نقره زیورهایی را پدید آورده تا زینتبخش وجود بازدیدکنندگان باشد.
کمکم به لحظههای پایانی نمایشگاه نزدیک میشویم، به سمت مرد هنرمند این نمایشگاه میروم که اینک شادی را در وجودش میشود بهوضوح دید، چراکه از سوی دوستان مهربانش غافلگیر شده؛ آری امشب سالروز آمدنش به جهان هستی است، برایش جشنی صمیمانه گرفتهاند ، جشن تولدی که سادگیاش به دل همه نشست و چه بسا همیشه در ذهن مهدی فیروزادگان ماندگار شود. وی دانشآموخته کارشناسی ارشد معماری است، پسری بوشهری که صفا وصمیمیت را در کلام و وجودش میتوان به خوبی دید، او نیز از هنر وایدههایش برایم گفت: «از دو سال پیش این ایدهها در ذهنم شکل گرفت و با گذر زمان آنها را پرورش دادم؛البته علاوه بر اینکه با رشته تحصیلیام مرتبط بود، دراین زمینه مطالعاتی هم داشتم و تقریبا از پنج ماه پیش بود با کمک گرفتن از هنر ویترای، نقوش قدیمی و سنتی ایرانی را روی شیشه پیاده کردم ودلیل پیادهسازی نقوش روی شیشه هم به خاطر شفافیت آن است؛ چون معماری وهنر ایرانی شفاف هست. قسمت اعظم رنگآمیزی نقوش را خانم سیاکی انجام دادند و من بیشتر تمایل داشتم تا خود نقوش را ترسیم کنم و در فضاهای خالی برخی اثرها نیز اشعاری را نوشتم، اما دلیل اینکه چرا نام نمایشگاه را «تماشاخانه هنر سنتی» گذاشتیم،این است که هدف ما معرفی هنرهای سنتی واصیل ایرانی بود تا همواره پویا و زنده بمانند. نکته مهم این است که ما در این نمایشگاه نقوش قدیمی و سنتی بناهای شاخص ایرانی را در کنار معماری سنتی بوشهر قرار دادیم تا هماستانیهایمان را با معماری سنتی بناهای شاخص ایران و نقوش کهن ایرانی بیشتر آشنا سازیم و این تماشاخانه مجموعهای از هنرهای سفال، ویترای، زیوروآلات، نقوش وآرایههای گرهچینی عمارت دهدشتی و ارسی عمارت حاجرییس و... است که با توجه به استقبال بینظیر مردم، در نظر داریم در آینده نمایشگاههایی با طرحها وایدههای خلاقانهتری ارایه دهیم.»
ازاین هنرمند صاحبذوق تشکر میکنم تا در میان طرح زیبای زیر گنبد مسجد شیخ لطفالله اصفهانی بهدنبال چون وچرایی تکامل وجودم به جستوجو بپردازم و با هدهد خوشرنگ نشسته بر شیشه، نی هستیام را به نیستان پرواز دهم، آری زمان خداحافظی با این رستاخیز شیشههای رنگ ونقوش متحیرکننده فرارسیده و با خروجم از نمایشگاه این شعر در ذهنم تداعی میشود: «ایکه از کلک هنر نقش دلانگیز خدایی/ حیف باشد مه من کاین همه از مهر جدایی...»
این نمایشگاه بههمت این دو جوان هنرمند با همکاری دلسوزانه سعید غریبزاده، مسوول انجمن گهواره آفتاب تمدن و اداره کل میراث فرهنگی،گردشگری وصنایع دستی استان بوشهر برگزار شده که تاریخ افتتاح نمایشگاه بنا به خواست خود برگزارکنندگان، روز میلاد امام علی(ع) انتخاب شده و پایان آن امروز بیست وسوم اردیبهشتماه خواهد بود. امید است که برگزاری اینگونه نمایشگاههاادامه داشته باشد.
قابل ذکر است بخشی از فروش این نمایشگاه به کودکان سرطانی و کودکان کار جمعیت امام علی (ع) اختصاص یافته است.
در گزارشهای بعدی به معرفی انجمن گهواره آفتاب تمدن، عمارت دهدشتی و موزه تاریخی طب ایران خواهیم پرداخت.
الهام بهروزی