یک متخصص بیماریهای مغز و اعصاب در همدان گفت: بیاعتمادی مردم به پزشکان به ضرر خودشان است.
به گزارش ایسنا، دکتر بابک آزادنیا، به مناسبت گرامیداشت روز پزشک، اظهار کرد: متأسفانه طی سالهای گذشته در جامعه جوی به وجود آمده که مردم نسبت به پزشکان بیاعتماد شدهاند.
وی تصریح کرد: در همه شغلهای جامعه درصدی خطا وجود دارد و انسان ممکنالخطاست اما مردم نسبت به کوچکترین خطای پزشکان بسیار تیزبین و حساس هستند و نسبت به قشر ما بیمهر شدهاند.
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب گفت: پزشک هم پیش از این که پزشک باشد، یک انسان است و به عنوان کسی که با جان آدمی سر و کار دارد، همیشه به دنبال بهبود وضع بیمارانش بوده و محال است که عمدا خطایی از او سر بزند.
وی با بیان اینکه در تهران متولد شده اما ساکن همدان هستم و در سال 79 فارغالتحصیل شدم، تصریح کرد: از سال 87 طبابت را آغاز کردم و تاکنون مشغول به این حرفه مقدس هستم.
آزادنیا با تأکید بر اینکه اگر یکبار دیگر به دنیا میآمدم دقیقا همین مسیر از زندگی را که در آن قرار دارم، انتخاب میکردم و پزشک میشدم، اظهار کرد: لذتی که در حرفه پزشکی وجود دارد، در هیچ چیز دیگری وجود ندارد و اینکه میتوانی به همنوعی که هیچ رابطه عاطفهای با او نداری، کمک کنی و موجب بهبود و خوب شدن حالش شوی، توفیق بزرگی است.
بدقولی عصبانیام میکند
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب با اشاره به اینکه هیچ چیز به اندازه بدقولی نمیتواند مرا عصبانی کند، گفت: الگوی زندگی من پدرم است که در نیروی هوایی شاغل بود و نظامی بودن او جو منظم و منضبطی را برای خانواده ایجاد کرده بود.
آزادنیا شیرینترین خاطره زندگی خود را مربوط زمان اعلام نتایج «تخصص» دانست و گفت: سختترین کاری که در زندگی انجام دادهام، درس خواندن بوده است.
وی در ادامه اظهار کرد: از ارتفاع میترسم، البته از ارتفاعی که حصار نداشته باشد وگرنه از سوار شدن به هواپیما ترسی ندارم.
دکتر یک شخصیت قوی در ذهن کودکان است
آزادنیا در پاسخ به اینکه چرا بچهها در دوران کودکی دوست دارند، در آینده پزشک شوند؟ تصریح کرد: پزشک همیشه در ذهن کودکان نماد یک انسان قوی بوده که قادر به انجام کارهای بزرگ است بنابراین کودکان دوست دارند که جای آن فرد قوی قرار گیرند.
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب خوشبختی را احساس رضایت از تمامی داشتهها تعریف کرد و گفت: در طول زندگیام یکبار عاشق شدهام که آن هم مربوط به همسرم است.
وی گفت: شیرینترین خاطره زندگیم، مربوط به روز خواستگاری است که چون پدر همسرم از همکارانم بود، بسیار خجالت میکشیدم و شاید تنها جایی بود که ساکت بودم و حرف نزدم.
آزادنیا پزشک را نجات انسانهای دردمند معنا کرد و با اشاره به سختیهای حرفه پزشکی اظهار کرد: پزشکی شغلی است که همیشه و همه جا همراه است، خواه در یک میهمانی باشم یا در تعطیلات چرا که در هر مراسم یا جمعی که باشم و مشکلی پیش بیاید، به عنوان یک پزشک خودم را مسئول میدانم تا به کمک او بشتابم.
در جامعه ما به پزشکان «بها» داده نمیشود
وی با گلایه از اینکه در جامعه ما به پزشکان بها داده نمیشود، تصریح کرد: البته منظورم از بها دادن به معنای مادیات نیست بلکه نیاز به حمایت معنوی داریم و میخواهیم که از قضاوتهای نابجا و یکطرفه علیه قشر ما خودداری شود.
این متخصص بیماریهای مغز و اعصاب در پایان سخنانش از مردم خواست تا به پزشکان اعتماد کنند و با قضاوتهای نابجا به قشر پزشک بیمهری نکنند و نگذارند دیوار فاصله میان خود و پزشکان ایجاد شود.