به گزارش تابناک مازندران، تولید جنگهای روانی در سطح شهر، پروژه زشت شهری ـ روستایی کردن انتخابات، بهکارگیری امکانات اداری و معنوی شهر، اقدامات زنجیرهای ـ ضدامنیتی استعفاها، تظاهرات و تحصنها و دیگر انحصارات و دیکتاتوریها نتوانست خللی در آرای گفتمانی قریب به 70 هزار نفره جبهه مردمی وارد کند.
* جبهه مردمی ساری ـ میاندورود نجیبانهترین روش انتخاباتی را رقم زدمجتبی زارعی که در همایش سپاسگذاری از جبهه مردمی و جلسه تشریح اقدامات قانونی شکایت علیه تغییردهندگان فضای رقابتی و عادلانه انتخابات مرکز استان سخن میگفت، اظهار کرد: انتخابات در جمهوری اسلامی از دموکراتیکترین ویژگیهای نظام اسلامی و بنا به قول حکیمانه رهبری جزو حقالناس است که باید در حفظ و حراست از آن کوشید.
وی ضمن سپاسگذاری از مردم شریف ساری ـ میاندورود برای حضور در خلق حماسه اسفند، افزود: جبهه مردمی منسوب به محسن زارعی که جزوی از سرمایههای نجیبانه مردمان شهرستانهای ساری ـ میاندورود است، با صورتی شفاف در انتخابات به اعلام مشی خود پرداخت و احدی نمیتواند ادعا کند که گویندگان و سیاستگذاران این جبهه و بهویژه کاندیدای این جبهه در تخریب و یا نقد ناسالم و نادرست کاندیداهای دیگر مشارکت داشته است، زیرا شعار این جبهه، پاکدستی و خدمتگزاری و عدم ورود به حواشی بوده که در راهبردهای عملیاتی سهگانهای تنظیم شده بود و تأکید میکرد که: راه ساری ـ میاندورود نه از سیاست که از فلاحت (کشاورزی)، سیاحت (توریسم) و صناعت (صنایع تبدیلی این دو بخش) میگذرد.
این استاد علوم سیاسی گفت: راهبرد دیگر اعلامی این جبهه جلوگیری از خانهنشینی مردم پس از انتخابات و گزینش افراد برای پارلمان بود که آن را در قالب تشکل غیردولتی پارلمان محلی تشکلهای صنفی ـ نخبگانی ساری ـ میاندورود مهندسی و اعلام کرد؛ پارلمانی که از هیئت رئیسه، کمیسیونهای تخصصی و صحن علنی برخوردار است و بر خودِ نماینده و کارهای او هم نظارت خواهد داشت.
معاون سابق وزیر کار در تشریح رویکردهای سیاسی و فکری این جبهه گفت: ما مثل کسانی نیستیم که با تغییر دولتها و سیاستها رنگ عوض میکنند و ملغمهای از تفکرات معارض سیاسی را در مشی اداری و مدیریتی و زیست سیاسی خود بروز میدهند، شبیه همین گروه اداری و غیرمدنیِ مدعی عملگرایی حاکم بر مرکز استان که برای جلب رأی، خود را از سروش تا گوگوش وا میدهد و مذبذب عمل میکند لذا از بین اصولگرایان و اصلاحطلبان ما مشی خود را اصولگراییِ اصلاحطلبانه اعلام کردیم و برای اینکه استقلال خود را از بازیهای کودکانه مرکز استان حفظ کنیم، از همان ابتدا گفتیم ضمن حمایت از کارهای درست و مخالفت با کارهای نادرست در شهر، ما عملگراییِ مردمگرایانه و قانونی را بر عملگرایی طایفهگرایانه، باندی و غیرقانونی در حوزه عمل ترجیح میدهیم، چون خودِ شهر و مردمِ شهر و نیازهای اصلی شهر مهم هستند نه طایفه و قبیله خاص و یا باند و گروهی خاص.
* خرابکاریهای مقدماتی گروه اداری شهر علیه جبهه مردمی چه بود؟زارعی در تشریح خرابکاریهای یک گروه اداری در واپسین ماههای انتخاباتی در مرکز استان، گفت: این گروه تمایل زیادی به «داستانسراییهای عشقی ـ سیاسی» دارد و این را در «قالب یک صنعت در ساری» درآورده و بدون این صنعت قادر به تداوم حیات و تحمیل خود بر افکار مردم ساری نیست، مهمترین کار این کارخانه؛ دیوسازی از منتقدِ خود و دلبرنمایی و قهرمانسازی از خود و قبیله خود با کمک تبلیغات، سایتها، بیلبوردها، شبکههای مجازی، پیامکها، مصاحبهها و ... است، البته دیوسازی و دلبرنمایی با کمی طعم کنسرت و قهرمانسازی و کمی جاخوش کردن و قایم شدن پشت ارزشها که البته در فراز بعدی سخنم میگویم که این دومی از این گروه اداری با خودزنیها و تلوّن مزاجی که از خود نمایش داد به لطف خدا و صبوری جوانان انقلابی تقریباً خلع ید شده است، در صنعت دیوسازی در ساری تلاش کردند اقبال مردم به یک جریان حقیقتگرا و عدالتخواه را دگرگونه سازند اما نتوانستند، خواستند آن را حذف کنند، نتوانستند، دیدند هنوز اقبال وجود دارد، شایعه کردند این جریان مسئول عقبماندگی شهر است، ولی چیزی عایدشان نشد، تقریباً گفتند اینها مسئول سیل و خرابیها هستند؟!
وی ادامه داد: شوخی کردم با یک جمع نخبه و گفتم اینها میگویند، جبهه مردمی با مدیریت حاج محسن زارعی قرار است سد شهید رجایی را سوراخ کند و مردم ساری را به دریا بریزد! یا بُرج ساعت را ببرد به شهمیرزاد! و یا اسبهای میدان خزر را که از دست این جبهه مخوف مردمی! اینور و آنور میبرند! چون ممکن است بخواهند اسبها را ببرند بابل؟! خلاصه بمبافکنهای شایعه این گروه اداری با تولید شایعه، برچسب زدن و تکرار دروغهای بزرگ هم به جایی نرسیدند، هر چه تلاش کردند تا با ایجاد هرج و مرج فکری، تولید شکّ و تشویش و اضطراب دل مردم را خالی کنند اما دیدند که حاج محسن زارعی در صدر نظرسنجیهاست به تخریب ادامه دادند و لذا به کار دیگری دست زدند و گفتند این جبهه بهویژه حاج محسن زارعی ساری را از کلانشهر شدن خارج کرد؟! فرودگاه دشت ناز را از ساری جدا کرد! باز دیدند نشد؟!
* گفتند به زارعی رأی نمیدهند چون روستایی است! حالا سه نفرِ برتر انتخابات همه روستاییاند؟!عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس بیان کرد: حقیقتاً این گروه مدعی عملگرایی گروهی قابل ترحم هستند، چون بعداً ناچاراً با اعضای گردان سایبری خود یورشهای سنگینی آوردند و طرحی جدید تدارک کردند و گفتند محسن زارعی دهاتی و روستایی است و اندر مذمت و عقبافتادگی روستاییها، دشنامها و ناسزاها دادند، سایتها و مصاحبهها و پیامکهایشان پر شد از حمله به روستاها؟! چون در اتاق فکر شان گفتند باید محبوبیت زارعی را از مناطق محروم نزد آرای داخل شهر کم کنیم تا انتخابات قطبی شود و به اصطلاح شهری ـ روستایی شود! چون سطح فکری این گروه زیاد عمیق نیست و نتوانستند هندسه انتخابات ساری را درک کنند و نفهمیدند که مناطق مختلف ساری موطن همان روستاییهای اصیل این دو شهرستان عزیز و گرامی است، ولی باز با همه این تخریبها، این جبهه مردمی در صدر نظرسنجیها بود.
* زمانی که گروه اداری شهر به چه کنم چه کنم افتاد!زارعی خاطرنشان کرد: لذا تا هفته ماقبل انتخابات و حتی چهار روز مانده به حماسه اسفند به یکباره زیر پای اعضای ردصلاحیتشده نشستند و گفتند عامل حذف شما فلانی است؟! لازم باشد اسم میبرم که حداقل دو عضو شورای شهر به خود من تلفن کرده و گفتند که زیر گوش ما میخوانند که زارعی عامل حذف ماست، خلاصه اینکه همه را بسیج کردن و با بمبافکنهای شک و تخریب با خود همراه کردند.
وی افزود: چون دیدند از امثال زیباکلام و ابراهیم اصغرزاده هم در این شهر کاری برنیامد؛ ما برای سارویها و میاندورودیها تبیین کرده بودیم که راه رشد شما از خط بازی و جناحبازی و همان سیاستبازی نمیگذرد، مردم هم خوب همراه شده بودند، لذا خدا هم لطف کرد و جلسه زیباکلام را خود اعضای همین گروه اداری در مسجد جامع بهم زدند.
زارعی ادامه داد: باز این گروه در استیصال مطلق قرار گرفت و به چهکنم، چهکنم افتاد چون حواس جبهه مردمی جمعِ جمع بود که با این بازیهای کودکانه فریب افراد بیریشه را نخورد، زیرا ما رقیبمان را ماهها قبل تعیین کرده بودیم، فقر، فساد و بیکاری و تبعیض و ورشکستگی کشاورزان و باغداران و صنعتکاران رقیب ما بودند، بهویژه فساد سازمانیافته در مرکز استان که یک چندضلعی خطرناک بود؛ یعنی اصحاب زر، زور و تزویر با هم بودند و ما بهجای موضعگیری علیه حرفهای توخالی و بیمبنای امثال زیباکلام و اصغرزادهها بر موضع حقانی خود که همان رونق کسب و کار مردمی بود، ایستادیم.
* تولید موج معکوس شهر به روستاها و هویت بورژواتیک گروه حاکم بر شهر که در عزت روستائیان مستحیل شد!
عضو هیئت علمیدانشگاه تربیت مدرس گفت: گروه اداری حاکم بر افکار شهر با مشاهده راه نیفتادن موج، روند معکوس شهر به روستا را آغاز کرد، روزگاری که در مقابل یادداشتهای تحلیلی ما مثلاً درباره فرحآباد، فریمصحرا، چشمهسورت و ... و بیپولی و بیاعتباری این اماکن توریستی پرارزش موضع سخیفی میگرفتند و میگفتند فرحآباد از شهر جداست و ربطی به اعتبارات میلیاردی هزینهشده شهر ندارد، ناگهان همه هاج و واج دیدند که آسفالت شهر را به روستاها دادند! با روستاها رفیق شدند.
زارعی بیان کرد: بگذارید با این گروه یک مزاحی بکنیم و آن اینکه گروه حاکم بر شهر الان در کمال بهت و حیرت میبینند این همه از دوگانه شهری ـ روستایی دَم زد اما اکنون سه نفر نخستِ آرای ساری و میاندورود از روستاییها هستند، پس من اینطور میگویم: ای گروه اداری حاکم بر شهر که احتمالاً 20 سال از تحولات فکری انقلاب اسلامی عقب هستید ـ البته چون بیشتر سن اتاق فکر اینها حدوداً 25 تا 30 سال است ـ لذا انقلاب را و پیام آن را درک نکردند که 30 ـ 40 سال پیشتر این روستایی ـ شهری کردن را مردم به سطلهای زباله ریختند.
وی اضافه کرد: حتی بدون پرداختن به دیگر مؤلفههای تحلیل رأی مرکز استان باید گفت همین یک قلم آثار انتخابات ساری ـ میاندورود به شما نشان داد که مذمت دهاتی و روستاییها و یا همان محرومان کار غلطی بود و باعث شکست شما شد اما حالا شما باید به نمایندگان برخاسته از روستا گزارش بدهید ملت بکشید و تواضع کنید و خودِ شهری و خود به اصطلاح بورژواتیکِ خود را مستحیل در عزت روستا ببینید امّا زیاد نگران نباشید، روستاییها شما را قابل ترحم میشناسند و حتماً کرامت شما را هم تأمین میکنند.
* انتحار سیاسی! صبح عجیبی که مردم ساری مشاهده کردند!این تحلیلگر سیاسی درباره راهبرد نهایی گروه اداری شهری در انتخابات گفت: چنانچه عرض شد با تمام سیاستها و رفتارهای نامطلوب، گروه اداریِ مدعی عملگرایی که نتوانست کاری از پیش ببرد و نتوانست انتخابات را قطبی کند لذا به ناگاه برای نشستن بر صدر نظرسنجیها به یک «انتحار سیاسی و اجتماعی» مبادرت کرد و به اصل انتخابات یورش برد، یورشی که اکنون به اقدامات ضدامنیتی و ضدانتخاباتی گروه مدعی عملگرایی به انتخابات هفتم اسفند در مازندران شهرت پیدا کرده و همگان را به حیرت و شگفتی واداشته است و آن اینکه دو روز مانده به انتخابات وقتی مردم از خواب برخاستند دیدند که تمامی بیلبوردها و امکانات عمومی شهر منقش به یک شعار شد، به بخشی از این شعارها توجه کنید: «1- تصمیم تیم مدیریت شهری = فلانی 2- کاندیدای محبوب شهردار و ذکر نام اعضای شورای اداری = فلانی 3- اهالی شهر! انتخاب فلانی آقای فلانی است.»
زارعی تصریح کرد: یک حمله تمام عیار به رقابتهای عادلانه انتخابات زیر عنوان تیم مدیریت شهری که با الفبای قانون و الفبای اخلاق و الفبای حقوق عمومی و الفبای قانون انتخابات و رقابت عادلانه و جوانمردانه ناسازگار است، یعنی همان وقت که شما و تیم اصلی جبهه مردمی در حال دریافت ساندویچ کُتلت برای صرف شام است، به ناگاه ببینید که شهر به قُرق بنرهای یک گروه اداری درآمده است.
وی گفت: آیا کسی هست بگوید این کارهای زشت اتفاق نیفتاده، به نظرم تمامی کاندیداهای انتخابات حتی برخی همسویان خود آنها که از معترضان اصلاحطلبی ساری هستند و بهویژه مستقلین از این کار بهعنوان یک جنایت در حقالناس انتخاباتی مرکز استان یاد میکنند.
زارعی ادامه داد: رئیس ظاهری این گروه هم خیلی شفاف و در کمال ناباوری یعنی همین آقای شین با صلابت وارد عمل شد و در کنار آقای عین وارد کارزار انتخابات شدند اما باز هم راه به جایی نبردند، لذا برای شلیک نهایی به مغز انتخابات آماده شدند؛ سناریوی استعفا و تحریک عواطف مردم شهر، کاری که در علوم اجتماعی و علوم سیاسی از آن به آشوب و شورش یاد میشود.
* وقتی دیوانهوار به مغز انتخابات در مرکز استان شلیک کردندوی خاطرنشان کرد: در جمهوری اسلامی همهچیز و همهکس مرهون انتخاباتاند، اما این گروه اداری با آن همه تخریب و تهمت باز هم قانع نشد و اطلاعیهای عجیب صادر کرد که فلانی استعفا کرد، عجب! دو روز مانده به انتخابات؟! گردان سایبریِ این گروه شهر را پُر کرد از تهدیدات علیه رقبای انتخاباتی که ایهاالناس! رقبا نمیگذارند شهر پیشرفت کند و فراخوان دادند که ای مردم! سریعاً خود را به ساختمان شهرداری برسانید و مکرر در شبکهها گفتند: فوری! فوری! تجمع در شهرداری ساعت 22! همه هاج و واج شدند! شهر حالتی امنیتی به خود گرفت.
زارعی بیان کرد: من این کار را شبیه حمله صدام به کویت میدانم، سرمست از غرور که گفت کویت استان نوزدهم عراق است، آخر! کدام انسان شریف، عاقل، باسواد، بیسواد، روستایی و شهری در اوج انتخابات اینگونه فراخوان میدهد؟ فراخوان که چه؟! انتخابات را ببری؟! شما به اصل انتخابات شلیک کردی، این کار شبیه اقدامات میلیشایی در دهه 60 است البته درود بر فرمانده و نیروهای بصیر انتظامی و امنیتی که اگر او را در آن شب مهار نمیکردند و آن جمعیت هُرهُریمسلک از شهرداری شارژ میشد و به خیابان انتخاباتی شهر یعنی خیابان فرهنگ میرسید به یقین حمام خون راه میافتاد.
وی خاطرنشان کرد: اگر ما صدها مقاله مینوشتیم و دهها میلیارد خرج میکردیم، برای اینکه بگوییم این گروه به هیچ اصل اخلاقی ـ مدنی پایبندی ندارد تا این اندازه که خودشان، خودزنی کردند توفیق نمییافتیم، راستی، مگر شما نمیگفتید روح و جان شهر را در اختیار دارید پس چرا دنبال چماقداری آنهم در آستانه انتخابات رفتید؟ مگر شما هر بار صندلیهای اجارهشده و چیدهشده را نمیشمردید و مساحت استادیوم شهید متقی را با چشمبندی محاسبه نمیکردید که همه مردم، با عقل و جان و دل با شما هستند، پس چرا با اینکه خود را شهید پیشرفت و امیرکبیر ساری قلمداد کردید نتوانستند بیش از چندصدنفر را به تظاهرات و تحصن در شهرداری وادارید؟!
زارعی یادآور شد: کاری به آثار و پیامدهای ضدامنیتی این واقعه شگفتآور مرکز استان ندارم، چون همه مردم اعم از چپ و راست، روستایی و شهری و کاسب و بیکار، زن و مرد خواستار آن هستند که این عملِ بزرگ و وقیحانه مجرمانه در صدر اولویتهای مقامات مسئول مرکز استان برای پیگیری قرار گیرد و انتظار این است که آنها از تلفنها و توصیههای هیچ رجلی و هیچ متنفذی جا نزنند و به مُرّ قانون درباره این بخش از اعمال مجرمانه عمل کنند.
استاد علوم سیاسی متذکر شد: بهجز تحلیلهای امنیتی از حیث انتخاباتی سوال میکنم از حافظه انتخاباتی مردم که آیا چنین چیزی در انتخابات و رقابتهای عادلانه به گوششان آشناست یا اصلاً به چشم خویش دیدهاند؟! به ناگاه فضای عادلانه تغییر کرد، همزمان، گردان سایبری این گروه اداری لحظه به لحظه اخبار تجمع و تظاهرات را در شبکههای مویرگی ـ اجتماعی شهر تزریق و پمپاژ کردند، البته آنها قبلاً هم با تظاهرات، خود را در سِمت شهرداری ابقا کرده بودند.
وی ادامه داد: آنها بار دیگر با یک مهارتی اما خشونتبارتر به اصل انتخابات حمله کردند و این حمله به انتخابات نوعی دیکتاتوری در حکمرانی شهری است و من از همینجا اعلام میکنم حاضرم در اینباره با رئیس شورای شهر که خود به نفع کاندیدای این گروه اداری سخنرانی غرّا و آتشین کرد در انظار مردم مناظره کنم تا ببینیم آیا اینها وقاحت است یا خدمت؟!
* آرای واقعی گروه اداری حاکم بر شهر چند نفر است؟!زارعی افزود: با این حال و با همه این وضعیت بغرنج و تأسفبار و بغضآور اما من باید به کار تحلیلگری علمی و جامعهشناسی آرا بپردازم، من قدرت این ماشین رأی خشن را حدود 20 هزار نفر در شرایط رادیکالیزه یادشده شهر ارزیابی میکنم، میگویید چگونه؟ من شفاف میگویم اولاً به محض اعلام صحت رأی از مجاری نظارتی به افراد پیروز تبریک میگویم و با آنها همکاری میکنم، لذا ضمیر سخنان من شخص آنها نیستند و برای من قابل احترام هستند اما روی سخنم با این گروه اداری حاکم بر شهر و رفتار نانجیبانه آنها در انتخابات است که درباره قسمت اول و آثار و پیامدهای شلیک نهاییشان به انتخابات ساری گفتم.
وی گفت: با قوت عرض میکنم و با تجربه از آثار گزارههای میدانی تحلیل میکنم و میگویم که جمعیت دلبسته این گروه حدوداً 5 هزار نفر است که حدود 600 تا هفتصد نفرشان در تحصن برای شهردار جمع شدند ولی با شلیک گروه حاکم به مغز انتخابات از موضع دوگانه دیو و دلبری و نمایش جنگ روانی پیشرفت و تخریب ساری آنها توانستند حدوداً 20 هزار نفر بیشتر از 5 هزار نفری که نام بردم، جمع کنند یعنی افرادی که احساس کردند میخواهند جلوی دیوهای شهر بایستند، یعنی من با اینکه بخشی از آرای نفر نخست را مرهون این شلیک نهایی میدانم، اما معتقدم او حدوداً 60 تا 70 هزار نفر آرای طبیعی در سبد انتخاباتی را خود شخصاً داشته و بینیاز از شلیک او بوده است و اتفاقاً دوستانه به او میگویم مبادا گمان یا توهم کند که پدیده انتخابات است و اسیر حرفهای ژورنالیستی باشد، خیر! آرای طبیعی او و شلیک این گروه موجب پیروزی شده است.
زارعی اضافه کرد: بهترین، عاقلانهترین و ریاضیترین دلیل، توجه در آرای نفر چهارم است ـ که هویتش در این قصه و سرمایه اجتماعیاش با پیوستن به این گروه تخریب شد و زیر سوال رفت ـ زیرا بدون کمترین تردید باید گفت وزنکشی آرای این شیخ محترم، عیار گروه اداری حاکم بر شهر را معلوم کرد، در واقع کاندیدای اختصاصی این گروه، همین شیخ محترم است، کسی که بهصورت طبیعی و بدون پیوست به این مدعیانِ دروغین عمل گرایی، حدوداً بین 18 تا 20 هزار رأی در سرمایه اجتماعی خود داشت و میشود گفت با ترکشهای شلیک آن گروه به انتخابات وی توانست حدوداً 20 هزار رأی اضافهتر جمع کند.
وی اظهار کرد: حالا سوال میکنم آیا اینکه 13 تا 15 نفر از یک گروه اداری بهعلاوه یک مدیر اداری آنهم پس از حدوداً چهار سال قرار گرفتن بر مصادر یک شهر آن هم با حاشیه امن محاسباتی و نظارتی بتوانند 20 هزار رأی جمع کنند کار بزرگی کردند؟!
زارعی تأکید کرد: او هم که مأمور به مصاحبه شده تا این نهِ بزرگ را با فرار به جلو توجیه کند به دلایل بسیار سبکی متوسل شد که بله! ما وقت نداشتیم؟! بهنظر شما آیا با آن حرکت میلیشیایی و رادیکالیزه، کسی در این شهر بود که نفهمیده باشد این شیخ کاندیدای شما نبوده است؟! با قاطعیتِ برخاسته از یک متدولوژی تحلیلِ امور واقعی عرض میکنم، عمر این دیکتاتوری بهسر آمده و دیکتاتوریِ شلیک به انتخابات از سوی این گروه با هدف تسخیر افکار مردم مرکز استان، بزرگترین بازنده انتخابات است، همانطور که احتمالاً پدیده انتخابات در سطح کشور نیز است.
وی خاطرنشان کرد: در مقابل اما من آرای قریب به 70 هزار نفره در ساری ـ میاندورود را بزرگترین پیروز انتخابات میدانم که آرای این جبهه، حاصل تخریب، تهمت و جنگهای روانی علیه این و آن نیست و اصطلاحاً بهصورت دفعی و با شلیک به رقیب بهوجود نیامده، بلکه فرد به فرد ساخته شد و میتواند پایه کارهای بزرگ در مرکز این استان باشد، جبههای که با آرامش و سکینه قلبی عمل کرد و میکند.
* درخواستهایی نجیبانه و انقلابی که باید جدّی گرفته شود
زارعی در پایان گفت: این جمع هزاران نفری چند درخواست اساسی از مسئولان دارند، اول: برخورد و نظارت عالمانه بر سرنوشت انتخابات و همه میدانند که این درخواستی نجیبانه و در کمال احترام به افراد محترمی است که اسامی آنها بهعنوان نفرات منتخب اعلام شده است.
دوم: بهنظر ما فرمانداری، رئیس گرامی و پاکدستِ ستاد انتخاباتی استان و همچنین استاندار محترم و بیحاشیه مازندران باید خیلی شفاف درباره اتفاقات مرکز استان اعلام رأی میکردند که نکردند، اما به هر حال دادستان محترم و انقلابی مرکز استان که ابایی از جریان قدرت ـ ثروت در این حوزه ندارند، عوامل ضدامنیتی و ضدانتخاباتیِ انتخابات در مرکز استان را برای عبرت در تاریخ و حافظه تاریخی استان تحت تعقیب، محاکمه و اشد مجازات قرار دهند.
سوم: کسی یا باندی و محفلی پس از این در مرکز استان پشت ارزشها و عناوین مذهبی قایم نشود و مانع از تذکر جوانان انقلابی و جبهه مردمی در مواجهه با بدعملیها و بیقانونیها در مرکز استان نشود، آنها مسئول سکوت و محافظهکاری خود باشند و ما مسئول پیگیریهای دینمدارانه، مردمگرایانه و عدالتخواهانه خود و لطفاً از فرار به جلو هم پرهیز کنند.
چهارم: با اینکه ما آرای کم برخی کاندیداهای محترم جبهه اصولگرایان و بعضی مستقلین را تقریباً با عدد و رقم بهصورت نسبی بهدلیل مهارت خویش در سالهای طولانی تعامل با مردم از قبلِ انتخابات میدانستیم، اما چون ظاهراً ذینفع بودیم زیاد حول ضرورت ایثار و یا در کنارهگیری آنها و لزوم وحدت سخن نگفتیم که اگر آنها هم به جبهه مردمی میپیوستند این جبهه میتوانست جمعیتی بالغ بر 150 هزار نفر را گرد هم آورد، لذا ضمن احترام و خداقوت به این دوستان گرامی میگویم با اینکه دیر شده و بهویژه کسانی که در پاسخ به دلالتهای عینی و واقعی صحنه انتخابات برای وحدت میگفتند: «وقت ما را تلف نکنید، از تلاوت شبانه قرآن جا ماندیم و نماز صبحمان ممکن است قضا شود!» و باید خودشان پاسخگو باشند اما میگوییم باید تلاش کرد و خِرد جمعی را برای ایجاد استحکام در ساخت بدنه جبهه مردمی بهکار بندیم ضمن اینکه گروه اداری حاکم بر شهر از این به بعد ملتفت باشد که زیر ذره بین جمعیتی حدوداً 150 هزار نفره است که فقط به اسلام و انقلاب و منافع ساری و میاندورود فکر میکند و بدهکار هیچ حزب، باند، رجل و قلدری نیست.
انتهای پیام/ فارس