مهدی زارع، رئیس کمیته مخاطرات طبیعی انجمن مخاطرهشناسی ایران دراینباره به «شهروند» میگوید: «مسأله بسیاری از مناطق کشور، مسأله آب است، اگر مفهوم خشکسالی، بحران آب، گرم شدن زمین و توزیع نامتوازن جمعیت را در نظر بگیریم، تمامی اینها به خشکسالی مرتبط میشوند. نگاهی به اتفاقاتی که در شرق، جنوب شرق و در دریاچه ارومیه افتاده است، نشان از موج مهاجرتهایی دارد که به سمت مرکز کشور رخ داده است.»
او با اشاره به اینکه در ایران هنوز آمار قابل استنادی در باره اینکه چه مقدار و به چه دلایلی مهاجرت انجام شده، نداریم، ادامه میدهد: «آماری که مرکز آمار داده، در ٢دهه ٧٥ تا ٨٥ و ٨٥ تا کنون، نشان میدهد که در هر دهه ١٢ میلیون نفر جابهجا شدهاند؛ یعنی در ٢ دهه ٢٤ میلیون مهاجرت داشتهایم. حدود ٧٠درصد مهاجرتها، مهاجرت روستا به شهر و در ٣٠درصد باقیمانده هم بخش زیادی مهاجرت شهر به شهر و شهر به شهرهای بزرگ بوده است. این تصویری است که از مهاجرت ایران داریم و نمیدانیم، چه میزان از این مهاجرتها به دلیل تغییرات اقلیمی، خشکسالی یا سوانح طبیعی بوده است.»
به هر روی مهاجرت اتفاق افتاده و آنچه که تاکنون بسیاری از مسئولان دلایل آن را اقتصادی و اشتغال میدانستند، حالا کمی رنگ و بوی اقلیمی به خود گرفته و تغییرات اقلیمی یکی از عوامل مهاجرت، حداقل درون مرزهای کشور شده است. به گفته زارع، «در مناطق غربی، جنوب و شمال غربی، شرق و جنوب شرقی کشور با پدیده ریزگردها هم روبهرو هستیم که این عامل هم ناشی از خشکسالی و بحران آب است. نماد پررنگ این اتفاقات، خوزستان و سیستان و بلوچستان است که زندگی در این مناطق را بهدلیل گردوغبارهای ناشی از خشکسالی سخت کرده و مهاجرت به مناطق مرکزی را رقم زده است.»
او یادآوری میکند که «در شرق و مرکز ایران هم با مسأله خشکسالی و آب مواجه هستیم در این مناطق با کمبود یا نبود آب و به عبارتی تنش آبی مواجهایم. به این ترتیب، اتفاقی که میافتد این است که جمعیت در مناطقی همچون تهران، مشهد، کرج و... متمرکز میشود. تمرکز جمعیت در این مناطق، باعث حفر چاههای مجاز و غیرمجاز و برداشت بیرویه آب خواهد شد که این مسأله باعث بروز اتفاقی دیگر میشود که تبعات و پیامدهای نگرانکنندهای خواهد داشت. این اتفاق، فرونشست زمین است.»
مشکلات زیست محیطی همچون دومینو بر هم تأثیر میگذارند، رئیس کمیته مخاطرات طبیعی انجمن مخاطرهشناسی ایران معتقد است، «تأثیر فرونشست زمین، ناایمن شدن خانههایی است که مردم و همین مهاجران در آنها زندگی میکنند و این خانهها را در مقابل زلزله که یکی از سوانح طبیعی است، بهشدت آسیبپذیر خواهد کرد.»
زارع درباره پیشبینیهایی که از کوچ اجباری ایرانیان به دلیل خشکسالی، گردوغبار و ... میشود و حتی گفته میشود که حدود ٧٠درصد ایرانیها یعنی ٥٠میلیون نفر از جمعیت کشور، مجبور به کوچ خواهند بود هم میگوید: «این اتفاق نباید بیفتد و نمیافتد. طبیعتا ظرفیتی داریم برای زندگی کردن و همانطوری که اجداد ما با آسیبهایی همچون زلزله و سیل کنار آمدهاند، ما هم باید شیوه زندگی را تابآوری کنیم. باید با همین اقلیمی که داریم، تابآوری اقلیمی پیدا کنیم. شیوههای استفاده از انرژی و آب و... را تنظیم کنیم و برنامه داشته باشیم. باید ببینیم برای ایران ٥٠ سال آینده چه جمعیتی، چه شرایطی و چه تصویری داریم. زیرا اتفاقاتی که درحال رخ دادن است، آسیبپذیریمان را بیشتر میکند، باید برنامه داشته باشیم و تابآوری اقلیمی پیدا کنیم.»