بسته دانشگاه های تابناک اصفهان
تابناک:دانشگاه ها یکی از مکان های مهمی هستند که می توانند در رشد و توسعه جامعه موثر باشد و از همین رو مورد توجه قرارگرفتن این مسئله که دانشگاه چه اهمیتی دارد می تواند در رشد و توسعه دانشگاه موثر باشد.
کد خبر: ۷۶۸۴۵
تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ - ۰۱:۰۷ 15 August 2015
به گزارش تابناک اصفهان،دانشگاه ها یکی از مکان های مهمی هستند که می توانند در رشد و توسعه جامعه موثر باشد و از همین رو مورد توجه قرارگرفتن این مسئله که دانشگاه چه اهمیتی دارد می تواند در رشد و توسعه دانشگاه موثر باشد.
استان اصفهان یکی از استان هایی است که در زمینه دانشگاه فعال بوده و این نهاد های آکادمیک هم از لحاظ کمی و کیفی گستره خوبی در این استان دارند، با توجه به این مسائل شنبه ها قصد داریم به بررسی اخبار و اتفاقات دانشگاهی استان بپردازیم.

**بهترین مشاور برای انتخاب رشته خود فرد است**
هر ساله پس از برگزاری آزمون سراسري و نزديك شدن به زمان اعلام نتايج اوليه اين آزمون كه معمولاً از سوي سازمان سنجش در اواسط مرداد ماه صورت مي‌گيرد، مؤسسات و آموزشگاه‌ هاي مجاز و غيرمجاز بسياري اقدام به انجام تبليغات فراگير به منظور راهنمايي داوطلبان واجد شرايط انتخاب رشته در اين بازه زماني مي‌نمايند. 
نکته ای که از سوی کارشناسان و اهالی فن در عرصه آزمون سراسری و انتخاب رشته، با احتیاط بدان پرداخته می شود. علت آن هم ساده است. همانطور که پاسخ افراد نسبت به دارو ها و مشاوره‌های پزشکی متفاوت است در عرصه های تحصیلی و مشاوره های مرتبط با آن نیز بسته به ویژگی ها و علاقه مندی های افراد، واکنش ها و تاثیرات نیز متفاوت است.
این که افراد تا چه حد از علایق و تمایلات و البته اهداف زندگی آینده خود آگاه هستند یا تا به حال برای آن برنامه ریزی مناسب داشته اند یا خیر از مهمترین مسائلی است که جوان کنکوری امروز ما که متعلق به اواسط سالهای دهه هفتاد یعنی سالهای 76 و 77، شاید کوچکترین آگاهی، شناخت یا توجهی بدان ندارد.
نکته ای که دهه شصتی ها، امروز که از تحصیل در مقاطع مختلف فارغ شده اند یا در نیمه راه تحصیل را رها کرده اند و در صف بیکاران جامعه قرار گرفته اند به خوبی و البته با هزینه بسیار نسبت به آن آگاهی پیدا کرده اند.
البته در این مجال، سعی بر پراختن به معضلات نظام آموزشی کشور نیست و تلاش بر این است که کنکوری ها توجه داشته باشند که انتخاب رشته دانشگاهی تا حدود زیادی مسیر آینده زندگی آنها را مشخص خواهد کرد و جز در مواردی و با قبول هزینه های زیاد، گریزی از دست و پنجه نرم کردن با رشته تحصیلی شان در طول دوران زندگی آینده نخواهند داشت.
پس بهتر است خانواده ها با بکارگیری روش های مناسب ارتباط با جوان کنکوری، سعی در همراهی و همکاری با وی برای محقق شدن یک انتخاب رشته تحصیلی موفق داشته باشند. انتخاب رشته ای که پیش از توجه به اسم رشته یا شهرت دانشگاه یا ارزش مدرک و دوره تحصیلی، بیشتر علاقه محور و بر مبنای توانایی های فرزندان باشد تا اینکه بر پایه عرف جامعه یا مد های ناثواب رواج یافته در اجتماع شکل گرفته باشد.
کارشناسان حوزه تحصیلات دانشگاهی از جمله مسئولین سازمان سنجش آموزش کشور نیز که تجربه سالیان متمادی برگزاری کنکور سراسری را دارند نیز هرساله علاوه بر تذکر موارد سوء استفاده موسسات مشاوره و راهنما در زمینه انتخاب رشته، بر این نکته تاکید دارند که اولویت اصلی برای انتخاب رشته های دانشگاهی، علاقه و توانایی دانش آموزان است و پس از آن ملاک هایی نظیر شهرت دانشگاه یا کیفیت دوره تحصیلی باید در نظر گرفته شود.
البته مساله دیگری كه رعايت آن در سال جاری از سوي داوطلبان و همين طور والدين آنان حساسيت ويژه‌ای را مي‌طلبد، تغييرات عمده‌ای است كه از سوی سازمان سنجش در فرايند پذيرش و گزينش دانشجو در آزمون سراسري از سال ۹۳ در مقايسه با سال‌هاي پيش از آن صورت گرفته است. 
 در سال‌هاي گذشته دو نمره كل، يكي بر اساس نمرات آزمون و بدون تأثير سوابق تحصيلي و ديگري براساس نمرات آزمون و تأثير مثبت سوابق تحصيلي براي داوطلبان ذي‌ربط محاسبه مي‌شده است. در صورتي كه در آزمون سراسري از سال ۹۳ يك نمره كل بر اساس نمرات آزمون سراسري داوطلبان همراه با تأثير قطعي سوابق تحصيلي، محاسبه مي‌شود و در پذيرش و گزينش علمي داوطلبان همين نمره كل ملاك عمل قرار مي‌گيرد و اصولاً آخرين نمرات سال‌هاي گذشته قابل مقايسه با سال جاري نخواهد بود. 
به نظر می رسد استفاده از نظرات متفاوت از جمله نظرات موسسات قانونی و شناخته شده در زمینه انتخاب رشته صرفا در حد نظرخواهی در کنار در نظر گرفتن ضریب بالایی از اهمیت به نظرات شخص دانش آموز و آمیخته شدن آن با آگاهی و شناخت خانواده از روحیات و توانایی های فرزند خود و ترسیم یک هدف گذاری بلند مدت برای دوران دانشجویی و پس از آن، می تواند یک الگوی مناسب و بدون حسرت و تاسف در آینده را رقم بزند.
در پایان به داوطلبان و والدين آنها توصيه می شود كه به هيچ وجه تحت تأثير تبليغات پيشگفته از سوی مؤسسات و آموزشگاه‌هاي مجاز و غيرمجاز درباره انتخاب رشته قرار نگيرند و با دقت هر چه بيشتر در زمان مقرر نسبت به انتخاب رشته خود اقدام نمايند.



** نفر سوم کنکور چه چیزی دوست دارد؟!**

 ایمنا نوشت: چهارشنبه هفته گذشته و پس از اعلام نتایج کنکور شراسری 94 و مشخص شدن اسامی نفرات برتر، در دفتر خبرگزاری ایمنا میزبان رتبه ی سوم گروه علوم انسانی بودیم.
در این دیدار که یک ساعت و سی دقیقه به طول انجامید با ابوالفضل مشیری، به گفتگو نشستیم و او نیز به سوالات متنوع ما پاسخ داد.
ابوالفضل مشیری، فرزند آخر یک خانواده ی پنج نفره است و  می گوید خانواده نقش مهمی در کسب این رتبه ی او داشتند.
مشیری به صراحت اذعان دارد که برای رسیدن به این نتیجه سختی های زیادی متحمل شده است و راه رسیدن به این موفقیت به هیچ وجه هموار نبوده است.
نفر سوم گروه آزمایشی علوم انسانی همچنین از علایق اش گفت، از فوتبال و بسکتبال و کمانچه تا 2 شخصیتی که دوست دارد با آن ها دیدار کند.
متن کامل این گفتگو در زیر می آید:



برنامه ریزی کلی را از چه زمانی برای کنکور شروع کردی؟
سال اول دبیرستان، سالی است که بالاخره همه ی دانش آموزان به این نتیجه می رسند که چه رشته‌ای را انتخاب کنند، من نیز در این سال بر اساس علاقه و رضایت شخصی رشته علوم انسانی را انتخاب کردم.
از همان سال دوم متوجه کنکور بودم، منتها طوری برنامه ریزی کردم که فشاری بهم وارد نشود و خدای ناکرده، زده نشوم و در کنار درس فعالیت های دیگری هم داشتم.
سال سوم درس را با جدیت بیشتری پیگیری کردم و با توجه به امتحانات نهایی که تاثیر مستقیمی هم در کنکور داشت دروس سال سوم را با جدیت تمام خواندم.
بعد از امتحانات نهایی همه ی فکر و ذکر من شد کنکور و در تابستان همه ی دروس را توامانمطالعه می‌کردم، در طول سال چهارم هم به همه ی دروسی که منبع کنکور بودم بها دادم و از هیچ درسی به سادگی نگذشتم.
با این اوصاف، آرزوی کسب چه رتبه ای داشتی؟
آرزوی من کسب رتبه ی 1 بود، منتها در آزمون های آزمایشی رتبه های من از 1 تا 15 در نوسان بود.
همین مسئله باعث شد نا واقع بینانه تر به قضیه نگاه کنم. بعد از کنکور هم با توجه به شرایطی و استرسی که داشتم و همچنین نو بودن سوالات در برخی دروس مثل جامعه شناسی پیش بینی ام این بود که رتبه ام بین 10 تا 20 باشد.
چه طور متوجه رتبه ات شدی؟
ساعت 10:30 صبح بود که یکی از دوستان پنجم ابتدایی با من تماس گرفت و گفت رتبه ی سوم شده ام، اولش فکر کردم دارد شوخی می کند ولی بعد از او هم، تماس های دیگری هم گرفته شد. و ساعت 11 هم خودم به سایت سازمان سنجش رفتم و نتایج را دیدم و جالب این بود که همکلاسی من رتبه دوم را کسب کرده بود. که باعث خوشحالی ام شد.
در آن لحظات چه شرایطی داشتی؟
خیلی خوشحال بودم و انرژی گرفتم، چون واقعا فکرش را هم نمی کردم تک رقمی بشوم نهایت تصورم همان رتبه 10 تا 20 بود.
حتی خودم را در جایگاه یک تک رقمی کنکور تصور نکرده بودم.
در کدام دبیرستان درس خواندی؟
دبیرستان شهید اژه ای 1



فعالیتت در سال های دبیرستان چطور بود؟ فعالیت های دیگری هم داشتی؟
سال دوم دبیرستان قصد شرکت در مسابقات روانخوانی داشتم که به به دلیل اعلام اشتباه روز مسابقه، به مسابقه نرسیدم.
سال سوم هم قصد شرکت در المپیاد ادبی داشتم، که در طول سال و به خاطر اهمیتی که معلمان به امتحانات نهایی می دادند خود به خود این هدف هم از دستور کارم خارج شد.
و سال چهارم هم فقط درس می خواندم.
روزی چند ساعت مطالعه کرده ای؟
روزهایی که مدرسه میرفتم با روز های آزاد که فرصت مطالعاتی داشتیم متفاوت بود ولی بطور متوسط روزانه بین 10 تا 13 ساعت درس می خواندم.
و در کنار درس چه فعالیت هایی انجام می دادی؟
تقریبا هیچ ، چون زمانی باقی نمی ماند بقیه ی زمان صرف خوردن وخوابیدن و کارهای روزمره می شد.
در این مدت با شبکه های اجتماعی درگیر نبودید؟
گوشی من که کلا خاموش بود و شبکه های اجتماعی را هم  در روز های جمعه چک کوتاهی می کردم.
تلوزیون چطور؟
اصلا
از شیوه ی درس خواندنت بگو، واینکه به نطرتان کجای روش هایت قابل 
تصحیح است؟

تابستان سال قبل کنکور، همه دروس را به طور سطحی می خواندم که فشاری وارد نشود. به دلیل تعطیل بودن مدارس  درس خواندنم حالتی دقیق و مشخص و منظم نداشت.
فکر می کنم  اگر در تابستان برخی دروس مثل اقتصاد، آرایه های ادبی، قرابت معنایی و ... را تست می زدم نتیجه ی بهتری می گرفتم.
چه توصیه هایی برای داوطلبان سال آینده داری؟
اگر کنکور آزمایشی شرکت می کنند، زمان باقی مانده تا آزمون بعدی را دور نبینند، مثلا اگر سه هفته تا آزمون بعدی فرصت دارند این زمان را دور نبینند  این اشتباهی بود که من چند بار انجام دادم ، ضمن اینکه روز آزمون را به خودشان استراحت بدهند.
همچنین به داوطلبان علوم انسانی، توصیه می کنم از همین تابستان متوجه درس زبان باشند و انواع متن و لغت و گرامر را تمرین کنند.
به فکر درس ریاضی هم باشند، بهتر است از کتاب های کمک آموزشی متناسب با سطحی که دارند استفاده کنند.
 ریاضی درسی بود که من قبل از سال سوم فکر می کردم تک ماده کنم  و حتی برای کنکور سراغ اش نروم، ولی با تلاش ریاضی برایم تبدیل به یک فرصت شد و با 88 درصد پاسخگویی در نتیجه ام خیلی تاثیرگذار بود.
در خارج از مدرسه کلاسی شرکت می کردی؟
خیر، من هیچ کلاسی خارج از مدرسه شرکت نکردم.
مشاور یا پشتیبان اختصاصی داشتی؟
فقط از مشاور مدرسه بهره بردم.
مشاور مدرسه چقدر توانست به شما کمک کند؟
من در برنامه ریزی کمی ضعیف هستم و استرس دارم برنامه من کاربرد خودش را نداشته باشد، همیشه با سخت گیری برنامه ریزی می کنم ولی نمی توانم برنامه را اجرا کنم.
و مشاور به من کمک کرد تا برنامه واقع بینانه تری را طراحی و به آن عمل کنم.
نقش پدر و مادر در شکل گیری این موفقیت چه کمکی کردند؟
شرایط و جو مناسبی فراهم کردند، مثلا در این مدت بعضی از  خرید ها که معمولا بر عهده فرزندان خانواده است ، بر عهده ی من نبود، ضمن اینکه یکی از طبقات خانه که خالی بود را در اختیار من  گذاشتند تا با آرامش بیشتری درس بخوانم.
خانواده هدیه خاصی هم برایت در نظر گرفته اند؟
از این هدیه ها و جوایزی که به طور معمول داده می شود؛ خیر.
خودم هم اهل این نیستم که به خاطر جایزه درس بخوانم، البته پدرم قول یک سفر داده اند.
در گفتگوی کوتاهی که پس از اعلام نتایج با ایمنا داشتی، اشاره کردی که قصد انتخاب رشته علوم سیاسی دانشگاه تهران را داری، چطور شد که به سمت علوم سیاسی گرایش پیدا کردی؟
رشته های دیگری هم بودند که در اولویت من قرار نداشتند ولی به صورت جزئی بررسی شان می کردم؛ رشته هایی که  جو آرام ساده ای دارند مثل روانشناسی یا جغرافیای شهری، ولی در صحبت هایی که با خانواده و مشاوران داشتم به این نکته اشاره داشتند که توان من بیش از این است و حالا که رتبه ی خوبی دارم بهتر است رشته های بهتری را بخوانم.
چند رشته را مدنظر قرار دادم؛ حقوق را در نظر گرفتم برای گرایش حقوق بین الملل در مقاطع بالا، علوم سیاسی را مدنظر قرار دادم برای گرایش مطالعات منطقه ای در مقاطع بالا ترو بعد از کنکور هم با رشته ی جدیدی به نام مطالعات جهان آشنا شدم.
ولی فعلا نظرم بر رشته علوم سیاسی است به خاطر اینکه کاربرد جامع تری دارد و اینکه بازار کار بهتری نسبت به برخی از رشته ها مانند مدیریت دارد.
به علوم سیاسی علاقمند هم هستی؟ 
بله، هر چند اطلاعات زیادی از این رشته ندارم و نمی دانم دقیقا قرار است چه بخوانیم و چه مشاغلی دارد.



اطلاعاتت درباره این رشته در چه حد است؟
چندین بار منابع این رشته را مطالعه کرده ام ولی از جو اش هنوز اطلاعی ندارم، و هنوز کسی را پیدا نکرده ام که در این باره از او سوال کنم، فردی که در دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران یا اصفهان درس بخواند و بتوانم از او اطلاعات بیشتری کسب  کنم را هنوز پیدا نکرده ام.
اگر این شرایط توسط خبرگزاری ایمنا فراهم شود مایل به حضور هستید؟
بله ؛ با کمال میل.
شما فعالیت فرهنگی هم داری؟
سال های قبل عضو موسسه فرهنگی شهید مدرس بودم.
در دانشگاه فعالیت های فرهنگی، سیاسی هم انجام خواهی داد؟
البته؛ دروس علوم انسانی اینگونه فعالیت ها را می طلبد و به نظرم اینگونه فعالیت ها تمرینی است برای آینده.
الان چه تصوری از دانشگاه داری؟به طور کلی چه تفاوتی بین دانشگاه و دبیرستان متصورید؟
دبیرستان یک محیط روتین، قانونمند است و برخورد مسئولین با دانش آموزان برای نظم بخشیدن به آنهاست.
در حالیکه به نظرم دانشگاه اینطور نیست و از یکسری اجبارات دبیرستان رها می شوم.
البته در دانشگاه فرصت هایی که بوجود می آید، چالش هایی را هم درست می کند که باید دید چطور از این فرصت ها میتوان استفاده کرد.
به نظرم جو مختلطی هم که در دانشگاه وجود دارد، حدود تعامل با سایر دانشجویان را هم به فرد می آموزد.
ضمن اینکه، مسلما در دانشگاه شمار افرادی که به جهت غیر از دوستی و صلاح خود شخص به سمت افراد می آیند خیلی بیشنر می شود.
 اینکه از خانواده جدا خواهی شد، برایت مشکلی نیست؟
در خانواده، به غیر از پدرم سایرین مخالف رفتن من به تهران هستند، اما دوستان آشنایان تقریبا همگی موافق اند.
نظر خودت چیست؟
من به خاطر بار علمی و پویا و آینده روبه رشد دانشگاه تهران را می پسندم و همچنین روابطی که دانشگاه تهران دارد را بهتر می دانم.
 چه شناختی نسبت به خوابگاه های دانشجویی دارید؟
در تهران اقوام هستند، ولی من خوابگاه را انتخاب می کنم، چون فکر می کنم فضای راحت تری دارد،شلوغ هست ولی یکسری مزیت هایی هم دارد.
در کل نظر مثبتی نسبت به خوابگاه دارم.
خودت را نخبه می دانی؟
خودم را نخبه درسی می دانم.
چه تعریفی از نخبه داری؟
نخبه کسی است که چارچوب های عادی و روال قانونی و معمول که برای یک مسیر مشخص شده است را می پذیرد و در عین حال در این مسیر سرکشی و ریسک پذیری هم دارد.
ریسک پذیری چیزی است که من ندارم و به همین خاطر در نخبه بودن خودم شک دارم.



به عنوان یک نخبه درسی، چه انتظاراتی ویژه و خاصی از مسئولین دانشگاه دارید؟
انتظاراتی از این قبیل که مثلا با ما مهربان تر باشند یا از لحاظ مادی به ما کمک بیشتری کنند ندارم.
ولی به نظرم فرقی که بایست مسئولین دانشگاه بین ما و دیگران بگذارند در اعتمادی است که به ما می کنند.
البته ممکن است یک نخبه نیز بر اساس ویژگی هایش اشتباه هم بکند، ولی به نظرم اعتماد لازم است.
کمی از درس و کنکور فاصله بگیریم، الان که از کنکور رد شده ای، چه فعالیت هایی داری؟
کلاس زبان که از قبل میرفتم را ادامه می دهم ضمن اینکه کلی کتاب انبار کرده ام که قصد دارم آن ها را بخوانم و با توجه به مطالبشان من نیز آنچه به ذهنم می رسد را بنویسم.
ورزش هم می کنی؟
خیر، قبلا در زمینه ی فوتبال و بسکتبال و تنیس کار کرده ام ولی به خاطر سختی های درس مجبور شدم آن ها را کنار بگذارم، آخرین باری که ورزش کردم در خانه با وسایلی که داشتم دمبل زدم.
اهل فیلم و سریال و سینما هستی؟
اصلا، در طول عمرم تا کنون 2 بار تئاتر رفته ام و 2 بار سینما، از تلوزیون هم فیلم هایی که همه می بینند را می بینم و اینطور نیست که علاقه خاصی به ژانر خاصی داشته باشم.
به چه هنر هایی علاقه مندی؟
من سابقه 6 سال کلاس موسیقی دارم، با ارف شروع کردم و بعدا هم با کمانچه کار کردم و پیشرفت خوبی هم داشتم تا حدی که استاد موسیقی ام گفت می توانی با گروه کار کنی ولی باز به خاطر درس موسیقی را هم رها کردم.
شاید اگر موسیقی را ادامه می دادم الان این رتبه را بدست نمی آوردم.
اگر بگویند با هر شخصیتی که مایل باشید می توانید دیدار کنید آن شخصیت کیست؟
(بعد از چند ثانیه فکر)
امکان دارد دو نفر را بگویم؟
آقای عباس عراقچی، شخصیت خیلی مبهمی هستند برای من، به نظرم چندان شبیه به آقای ظریف نیستند و اینطور فکر می کنم که این دو نفر مکمل هم هستند.
و نفر دوم؟
آقای فرهاد مجیدی
پس استقلالی هستید؟
بله، البته اول آقای مجیدی را دوست دارم بعد استقلال را!
 به یادماندنی ترین خاطره دوران دبیرستان؟
روزی بود که قرار بود یکی از دبیران از درس پرسش شفاهی داشته باشد و قبل از کلاس به طرزی جالب همه ی بچه من را تهدید می کردند که وای به حالت اگر امروز 20 بگیری و من هم قول دادم 20 نگیرم، البته خودشان کلی خندیدند چون می دانستند تنها نمره ای که من به آن علاقه دارم 20 است.
و سوال پایانی، تلخ ترین خاطره ی زندگی تان؟
7 ساله بودم که به کلاس زبان می رفتم، یک روز نتوانستم تکلیفم که حفظ مکالمات بود را انجام دهم، استاد زبان هم آمد بالای صندلی من را بلند کرد به هوا برد و رها کرد کف کلاس!
برایم عجیب بود چطور سالم بیرون آمدم.
هنوز صدای خنده های بچه های کلاس را یادم هست. تاکنون هیچوقت نتوانسته ام این خاطره را فراموش کنم.
بعد از آن روز، من در کلاس بزرگسالان همان ترم شرکت کردم که شبها برگزار می شد.
منبع: تابناک
اشتراک گذاری
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
* :