کم بارشی های اخیر وضعیت را چنان بحرانی کرده است که همه را به تکاپو انداخته است و هر کس به نوبه ی خود سعی در نشان دادن وضعیت بحرانی دارد . در این میان شاید کم کارترین افراد مسئولین باشند که گاها در تامین بودجه های اندک برای کمک به بهبود وضعیت استحصال آب خساست به خرج می دهند اما از طرف دیگر به ارائه طرح های هزینه بر سنگین برای انتقال آب می پردازند!
برخی رسانه ها در این زمینه آمار و ارقامی ناامید کننده داده اند و عده ای هم از پشت پرده های خطرناکی در خصوص برنامه ریزی برای مدیریت آب می گویند! برخی نوشته اند : اگر به جدول آماری سالهای گذشته نگاهی بیندازیم، حتماً عرق سردی بر تنمان خواهد نشست. ارتفاع کل بارندگی در پاییز سال ۹۴ چیزی نزدیک به ۸۹ میلیمتر است و در سال آبی ۹۶-۹۵ حدود ۴۰ که حالا به ۲۹ میلیمتر رسیده. بررسی ۶ حوضه آبریز اصلی کشور، نشان میدهد جز حوضه «قره قوم» در شمال شرق که نسبت به مدت مشابهاش ۳ درصد افزایش بارندگی داشته، بقیه حوضهها کاهش ۲۰ تا ۵۵ درصدی نسبت به سال گذشته را تجربه کردهاند.
به عنوان مثال در حوضه خلیج فارس و دریای عمان که استانهای کردستان، ایلام، همدان، کرمانشاه، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد، خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان را در دل خود جای داده است، ارتفاع بارشها از ۵۰ به ۳۸ میلیمتر کاهش یافته و این یعنی تنزل ۲۳ درصدی نسبت به سال گذشته و ۶۱ درصدی در مقایسه با ۵۰ سال پیش.
خشکسالی و مافیای آب
حمید حاجی پور در روزنامه ایران می نویسد: براساس اعلام مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها، هزینه استحصال هر هزارمترمکعب آب ازطریق شیرینکردن آبهای شور ٢هزاردلار، انتقال بینحوزهای ۴٠٠دلار، تغذیه مصنوعی سفرههای آبهای زیرزمینی ٢٣٠دلار، تصفیه فاضلابها ٢٣٠دلار و بارورسازی ابرها فقط ١۵دلار است. این رقمها مُهر تأییدی بر ارزانبودن آب استحصال از بارورسازی ابرهاست، اما گویا دستهای پشت پرده نمیگذارند این طرح نیز همانند خیلی از طرحهای مفید و ارزان دیگر استحصال آب اجرا شود. بدیهی است طرحهایی نظیر انتقال آب با هزینه گزاف فقط زمانی توجیه دارند که وضعیت کمبود آب در نقطهای از کشور بحرانی باشد. درواقع زمینه اجرای این طرحها زمانی فراهم میشود که با بحران شدید آب مواجه باشیم؛ لذا دستهای پشتپرده با هر روشی، مانعاز اجرای طرحهایی نظیر بارورسازی ابرها میشوند تا دستشان از منافع طرح سودآور انتقال آب کوتاه نشود. مافیای سازمانیافته در بخشهای مختلف، مانند حوزه آب، زمانی با سدسازی منافعش تأمین شد و بااینکه سدسازیهای بیرویه، سیاستی اشتباه بود، به کارش ادامه داد و حالا این مافیا که دستش از سدسازی کوتاه شده، بهدنبال دستیافتن به طرح انتقال آب است. طرح انتقال آب تا سالیان سال، تأمینکننده منافع مادی شرکتهای واسط در شیرینکردن آب، لولهگذاری و تأمین آب خواهد بود. در طرف دیگر ماجرا، طرحهایی ارزان همانند آبخوانداری، آبخیزداری، احیای قناتها، مدیریت منابع آب و همین طرح بارورسازی ابرها، طرحهایی ارزان هستند و برای مافیای آب سودی ندارند.
ابهام عجیب در عدم باروری ابرها
مهندس فرید گلکار، کارشناس ارشد هواشناسی و رئیس تنها مرکز باروری ابرهای کشور است؛ مرکزی که برخلاف خیلی از سازمان های دولتی در پایتخت نیست و در یزد قرار دارد. مهندس گلکار یکی از راه های از بین بردن کم آبی در کشور را باروری ابرها می داند؛ اتفاقی که چند وقتی است انجام نمی شود و به گفته او باعث می شود فرصت ها یکی پس از دیگری از دست بروند.
گلکار در پاسخ با این سوال که باروری ابرها از کی شروع شده است؟ می گوید : سابقه آن به قبل از انقلاب بر می گردد. از سال 53 تا 57 با کمک یک شرکت کانادایی، در سد لتیان و کرج هم پروژه باروری زمینی داشتند و هم با هواپیماها، در آن منطقه چهار سال پروژه را اجرا کردند تا بعد از انقلاب که بعضی کارهای پراکنده در شیرکوه و یزد انجام شد اما چون ارزیابی نمی شد و کارهای اصولی انجام نمی گرفت، آن پروژه ها را در نظر نمی گیریم؛ به صورت اصولی و علمی اما از سال 76 مرکز ملی باروری ابرها تشکیل شد و از سال 77 هم پروژه با همکاری موسسه رصدخانه مرکزی آب و هواشناسی روسیه انجام شد. بعد از آن هم پنج دوره اجرای مشترک با موسسه رصدخانه روسیه داشتیم که مخفف آن CIO است. در همکاری با این موسسه هم انتقال فناوری و هم خرید تجهیزات و هم آموزش نیروی متخصص داخلی داشته ایم. سال 86 پایان پروژه ما با روسیه بود و ما بعد از آن به صورت مستقل پروژه را انجام می دهیم. کار ما پهنه کشور را در بر می گیرد، البته بسته به امکانات و شرایطی که داریم، در چند استانی که اولویت دارند، پروژه باروری ابرها را انجام می دهیم.
وی در پاسخ به این سوال که پروژه را برای چه استان هایی انجام می دهید؟ گفت : از همان ابتدای احداث موسسه، ایران مرکزی مد نظر ما بوده است؛ شامل فارس، اصفهان، یزد، کرمان، چهارمحال و بختیاری و قسمتی از کهگیلویه و بویراحمد. ما تقریبا هر سال در این استان ها پروژه داشته ایم منتها پروژه هایی هم داشته ایم که در مناطق دیگر ایران بوده اند. برای مثال در سال 93 و 94، پیرامون دریاچه ارومیه، کرمانشاه، خراسان جنوبی، گیلان، تهران، مرکزی، قم و زنجان پروژه هایی انجام شده است اما این استان ها ثابت نیستند و مناطق ثابت ما استان های ایران مرکزی است.
اما گلکار در ادامه و در پاسخ به این سوال که چرا امسال با وجود این همه مشکلات کم آبی که مطرح است، پروژه ای انجام نشده؟ به نکته قابل تاملی اشاره می کند و می گوید:امسال مشکل بزرگ ما، نبود نقدینگی است. ما اعتبار نقدی نداشتیم. به خاطر این که باید خریدهای مان را از خارج از ایران انجام دهیم و مواد باروری را از خارج بخریم. شما نمی توانید با اسناد خزانه خرید انجام دهید؛ بنابراین این مشکل برای ما به وجود آمده است. این که امسال باروری ابرها به تاخیر افتاده است، دلیلش همین است.
کهگیلویه و بویراحمد و باروری ابرها
به گزارش تابناک کهگیلویه و بویراحمد ، سال گذشته در طرح باروری ابرها که شامل 8 استان کشور می شد و با توجه به اعلام شعاع دویست کیلومتری برای عمل نمودن عملیات باروری ابرها ، کهگیلویه و بویراحمد از این طرح بی نصیب نبوده است.
سال گذشته رییس مرکز ملی تحقیقات و مطالعات باروری ابرها در این خصوص گفت :باروری ابرها در استان های آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاه ، چهارمحال و بختیاری، اصفهان، فارس، خراسان جنوبی و یزد انجام می شود.
در این بین توسط کارشناسان شعاع عملکرد عملیات بارورسازی 200 کیلومتر اعلام شده است که به نظر می رسد با توجه به اجرای این عملیات در سه استان فارس و اصفهان و چهارمحال بختیاری ، تاثیرگذاری هم بر وضعیت بارش های استان داشته است.
البته مسولین استان باید در این خصوص رایزنی و تاثیرگذاری خود در تصمیمات احتمالی برای باروری ابرها را به کارگیرند تا چنانچه این موضوع در دستور کار قرار گرفت ، کهگیلویه و بویراحمد از دایره اعمال آن بی نصیب نباشند.