خبرگزاری تابناک کرمانشاه،مردم روسیه با شرکت در یک همهپرسی با اکثریت آرا به اصلاح قانون اساسی رأی مثبت دادند. در واقع بيش از 70 درصد شركتكنندگان بر ادامه كار پوتين تاكيد كردند. در اين گزارش بنا داريم به دو سئوال اساسي پاسخ دهيم. نخست، راز ماندگاري و مقبوليت پوتين نزد مرد روسيه چيست؟ و دوم، چرا مردم اين كشور به ادامه حضور پوتين در قدرت رأي دادند؟
«ولادیمیر ولادیمیرویچ پوتین» کار خود در دولتداری روسیه از سال 1999 آغاز کرد. با وخامت حال «بوریس یلتسین» نخستین رییسجمهور فدراسیون روسیه، پوتین تا زمان برگزاری انتخابات در سال 2000 به عنوان کفیل ریاستجمهوری انتخاب شد. اوضاع بد اقتصادی و بدهکاری عظیم مالی روسیه در دوران یلتسین رييسجمهور فقيد روسيه، نشان از آمادگی مردم اين كشور برای یک تغییر داشت. پوتین با پیروزی در انتخابات سال 2000 برگی نو در تاریخ این کشور گشود. وی در سال 2004، و با یک وقفه (دوران رياستجمهوري مدودف) در سال 2012 و 2018 نیز توانست به عنوان رییسجمهوری روسیه انتخاب شود. وی مبارزهای سازمان یافته را با فساد اداری آغاز کرد و با یک دیپلماسی موثر چهره روسیه را به عنوان یک قدرت جهانی جلا بخشید. ثبات اقتصادی و سیاسی دوران پوتین خاطرهای خوش را در اذهان مردم روسیه به جا گذاشته است.
بهگونهای که در یک نظرسنجی بیش از 60 درصد مردم روسیه پوتین را یک قهرمان ملی در عرصه جهاني میدانند. بسیاری از تحلیلگران راز محبوبیت پوتین را در ایجاد یک امنیت مستمر در روسیه توصیف کردند. اریک شیرائف تاریخدان و سياستشناس برجسته روسی در کتاب «نگاهی نو به سیاست خارجی روسیه» مینویسد: «اگر از مردم روسیه بپرسند بین آزادی و امنیت کدام را انتخاب میکنید، به گزینه امنیت رأی خواهند داد».
امنیت دغدغه همیشگی مردم روسیه بوده است. حمله مغولها، حمله ناپلئون، جنگ جهانی اول و دوم، خاطره تاریخی هولناکی را از تجاوز به کشورشان در ذهن مردم روسیه متبادر کرده است. در نتیجه مردم روسیه ترجیح دادند با تغییر در قانون اساسی خواهان ادامه فعالیت ولادیمیر پوتین برای دو دوره 6 ساله باشند. مطابق با اصلاحیه تصویب شده در مجلس دوما روسیه، مجوز شرکت دوباره پوتین در انتخابات و ماندن در قدرت تا سال 2036 را صادر شد. اين انتخاب نشان از آن دارد كه مردم روسيه با تاكيد بر استمرار زمامداري پوتين، بر ادامه امنيت فراگير و اعتبار بينالمللي كه وي براي روسيه كسب كرده است رأي مثبت خود را به اين تغييرات دادند.
بيش از 30 مورد تغيير در قانون اساسي روسيه به چشم ميخورد كه مهمترين آنها، مصونيت قضايي رييسجمهور پس از كنارهگيري از قدرت، برتري قوانين روسيه بر قوانين بينالمللي، عزل دادستان كل به دستور رييسجمهور، تقویت ضمانتهای اجتماعی دولت نزد شهروندان روسيه و كشورهاي ديگر، فهرست بندی اجباری حقوق بازنشستگی حداقل یک بار در سال و برقراری حداقل میزان دستمزد بالاتر از حداقل سطح معیشت اشاره کرد. علاوه بر این، اصلاحات یاد شده، اختیارات پارلمان را نیز گسترش می دهد.
برای مثال تا پیش از این معاونین رییسجمهور نیاز به تایید صلاحیت مجلس نداشتند اما از این پس معاونین هم باید همچون وزرا اعتماد نمایندگان دوما را کسب کنند. از سویی دیگر، وضعیت زبان روسی را تقویت و «اعتقاد به خداوند» به عنوان یک ارزش بنیادین معرفی شده است. همچنين اين اصلاحات، ازدواج همجنسگرايان را ممنوع كرده است. در پاسخ به سئوال دوم نيز بايد گفت: در واقع دولت فدراسيون روسيه كه از سال 1991 و پس فروپاشي شوروي به وجود آمد چند گفتمان را در خود تجربه كرده است. گفتمان آتلانتيك گرايي يا غربگرايي، گفتمان اوراسياگرايي (شرقي و غربي) و گفتمان روسيهگرايي اصل. گفتمان روسيه گرايي اصيل با تاكيد بر ويژگي هاي مردم روسيه ضمن اشاره به عملگرايي و همكاري با غرب و شرق بر مولفههاي هويتي روسي تاكيد دارد.
يعني اتكاي بيشتر به درون تا توجه خاص و يك بعدي به خارج. روسيه گرايي اصيل گفتماني بوده است كه از دوره سوم رياستجمهوري پوتين و از سال 2012 رشد فزايندهاي داشته و سياست خارجي روسيه را از هرگونه كرنش در برابر غرب باز داشته است. الحاق كريمه به خاك روسيه و حضور پر قدرت در جنگ سوريه از نشانههاي بروز اين گفتمان است و شركت مردم روسيه در همه پرسي در واقع تاكيد بر استمرار اين گفتمان، ثبات سیاسی و امنیت پایدار بدون بازگشت به دوران غربگرايي صرف است.
نويسنده: رامين آريان راد- رئیس هییت موسس مرکز توسعه روابط ایران و روسیه