تابناک/مردم ایران هیچ وقت قهرمانان خود را فراموش نمی کنند، همانطور که تاریخ خود را فراموش نکردند. کار این روزهای معلمان و پرستاران قطعاً همسنگ با جان فشانی روزهای گذشته رزمندگان در پشت خاکریزهای دفاع مقدس است.
به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه، «برپا...برجا» بخش کوچکی از احترامی بود که در دوران کودکی بود که با ما یاد داده بودند به مقام آموزگار بگذاریم. معلم برای ما حس دوگانهای از ترس و احترام داشت. می دانستیم اگر تکالیفش را انجام ندهیم روی خیلی مهربانش را نخواهیم دید و دیگر خبری از «صد آفرین» گفتنهایش نیست.
او را دوست داشتیم، چه وقتی که دستهایمان از فرط ترکههای انار سرخ شده بود و چه آن روزی که پارچ و لیوان، کادویی روز معلمش میشد!
دوست داشتیمش، برای «بابا نان دادنهایش»، امضای و نمره 20 پای برگههایمان و هرچقدر بزرگتر شدیم این احترام بیشتر و بیشتر شد تا اینکه به خودمان آمدیم و دیدیم ما هم مثل همان معلم سالهای اول کودکی، گرد پیری به صورتمان نشسته است.
کمتر کلمهای است که بتواند به مقام معلم و کارهایش ادای دین کند. انگاری این شغل برای از خودگذشتی ساخته شده و همیشه آموزگاران نشان دادهاند که بر این مرام پایبند هستند. نمونهای «فرهاد حسینی»، «سجاد احمدی» و معلم گمنام دالاهو است که برای تعطیل نشدن کلاس درس، صحرا را به مدرسه کرد. همین این معلمان داستان خود را دارد.
156 کیلومتر عاشقی/ کلمهای برای توصیف نیست
آقای «فرهاد حسینی» یکی از معلمانی است که داستان کارهایش حتی به گوش وزیر آموزش و پرورش هم رسید. او ساکن شهرستان گیلانغرب است اما مدرسه محل خدمتش در «بیلوار» کرمانشاه قرار دارد و برای تدریس به دانش آموزانش باید 156 کیلومتر مسافت را طی کند تا به کلاس درسش برسد.
او در گفتوگو با فارس گفته بود که بیش از 4 ساعت در راه است تا به بتواند به 14 دانش آموزش تدریس کند و از این کار هم ناراحت نیست.
تصویری از کلاس ساده درسش آنقدر در فضای مجازی دست به دست شد تا به وزیر آموزش و پرورش رسید و او هم با توییتی از همکارش تقدیر کرد.
حسینی در خصوص رفت و آمدش به روستای محل تدریش به فارس اینطور گفت: من در گیلانغرب زندگی میکنم. گیلانغرب حدود 2 ساعت تا کرمانشاه فاصله دارد و از آنجا نیز تا محل مدرسه حدود یک ساعت طول میکشد تا برسم. بعضی اوقات باید سه بار سوار ماشین شوم تا به مدرسه برسم.
از ابتدای مسیر اصلی تا داخل روستا هم دو کیلومتر راه خاکی هست که پیاده می روم و اکثر اوقات ماشینی گیر نمی آید. یعنی از گیلانغرب تا محل کارم حدود 4 ساعت توی راه هستم. به همین خاطر من هر روز رفت و آمد نمیکنم از عصر جمعه تا ظهر چهارشنبه در مدرسه هستم و بعد از آن به گیلان غرب برمیگردم.
این معلم فداکار علت پذیرفتن این همه سختی برای آموزش دانش آموزان را عذاب وجدان عنوان کرد. خودش در این خصوص می گوید: از اینکه دانش آموزانم به اینترنت دسترسی نداشتند، عذاب وجدان داشتم برای همین تصمیم گرفتم که به مدرسه بروم و حضوری بر روند تحصیلی دانش آموزان نظارت کنم... ممکن است این کرونا حالا حالاها ادامه داشته باشد، تکلیف دانش آموزان چه خواهد شد؟ مثلاً دانش آموزان کلاس اول اگر خوب درست نخوانند سال بعد چطور میتوانند وارد پایه بعدی شوند؟ چطور می توان آنها را ناامید کرد؟ آنها الان سردرگم هستند.
دست اگر نباشد، زبانم که هست/ به لا لایی مشقهایم گوش بده!
آقای «سجاد احمدی» هم دیگر معلمی است که این روزها کارهاش سر زبان مردم افتاده است. این معلم فداکار چند روز پیش پس از تعطیلی کلاس درس در راه بازگشت به منزل تصادف کرد و دست هایش آسیب دید.
اما این آسیب جسمی کلاسهای درس معلم فداکار و متعهد روستا را با وجود شرایط ناشی از شیوع کرونا تعطیل نکرد و همچنان کلاس درس او با شور و شوق برپاست.
آقای احمدی دلیل کارش را انجام وظیفه ذاتی یک معلم دانست. او در خصوص شرایط این روزهایش میگوید: هفتهای سه روز به این روستا برای تدریس می آیم تا نشان دهیم «آموزش تعطیل نیست»؛ آموزش و تدریس به دانش آموزان وظیفه بنده است و نباید این مهم تعطیل شود.
معلمان روستایی و مناطق محروم از نعمت اینترنت بی بهره هستند، برای همین هم باید سختیهای بیشتری بکشند. آقای احمدی خودش میگوید: در این روستا متاسفانه اینترنت وجود ندارد و برای همین نمی توانیم از شبکه «شاد» استفاده کنیم؛ با این وجود امیدوارم بتوانم به وظیفه خودم عمل کرده باشم.
این بالا به خدا نزدیکتریم/ کلاس آقای معلم برای دو دانش آموزاش!
آقای «کاوه قادرپور» مدیر و آموزگار دبستان 22 بهمن روستای نجار از شهرستان پاوه هم داستان خاص خودش را دارد. او با پیگیری وضعیت تحصیلی دانش آموزان از طریق تماس تلفنی با والدین آنان در روزهای تعطیلات کرونایی مدارس و برپایی کلاس رفع اشکال برای دو دانش آموز خود در کم جمعیت ترین مدرسه منطقه در روزهای اخیر، مشکل کندی سرعت اینترنت در روستا و مشکلات دسترسی این دانش آموزان به شبکه شاد را، برطرف کرده است.
تلاش خستگی ناپذیر سی سالگی آموزگار در آستانه بازنشستگی و اشتیاق دانش آموزان این مدرسه، نمادی از فرهنگ ریشه دار مردمان این سرزمین و شور و شعور جاودانه مجموعه فرهنگیان و دانش آموزان در راه کسب علم و معرفت است و تجلّی شعار ”آموزش تعطیل شدنی نیست»
این معلم عزیز و فداکار هم دو دانش آموز دختر و پسر مدرسه نجار را فراموش نکرده و از نزدیک بر روند تحصیلی آنان نظارت می کند.
مدیریت آموزش و پرورش شهرستان پاوه به مناسبت گرامیداشت مقام معلم؛ با تقدیر از حرکت ارزشمند این آموزگار پیشکسوت پرتلاش، از سایر فرهنگیان دلسوز و ساعی که در روزهای اخیر به صورت شبانه روزی و بدون وقفه در استمرار فعالیتهای آموزشی و تربیتی به روش های مختلف اقدام کرده اند، قدردانی کرده است.
مردم ایران هیچ وقت قهرمانان خود را فراموش نمی کنند، همانطور که تاریخ خود را فراموش نکردند. کار این روزهای معلمان، پرستاران قطعاً همسنگ با جان فشانی روزهای گذشته رزمندگان در پشت خاکریزهای دفاع مقدس است.
قطعاً معلمان زیادی در استان کرمانشاه از خودگذشتگی کردند تا به وظیفه خود عمل کنند و دوست داشتند در قاب دوربین و خبر هم نیایند. مردم قدردان زحمات این قشر هستند و کارهای این روزهایش را فراموش نخواهد کرد.